آدرینآدرین، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 12 روز سن داره

یکی یه دونه

7 ماهگی و الرژی شدید ادرین و یه مامان تنها

1392/4/22 23:08
نویسنده : مامانی
266 بازدید
اشتراک گذاری

سلام پسرم سلام عشقم همه وجودم...

نمیدونم از کجا بگم یه چند روزی بود خیلی بیقرار بودی همش گریه میکردی شبها نمیخوابیدی همش کلافه بودی گوشاتو میکشیدی سرت میزدی به گهوارت صورتتو میخاروندی و من نمیتونستم برات کاری کنم فقط میگفتم خدایا چی کار کنممتفکر دکترتم نبود گلم یه شب که خیلی بیتاب بودی نصفه شب با علی بردیمت دکتر و دکتر بهمون گفت حساسیت فصلیه ما هم فکر کردیم خوب تشخیصش درسته دیکه اومدیم خونه و شربتایی که بهت داره بودو بهت دادم ولی صلا فرقی نکردی

یه روز صبح که از خواب پا شدی دیدم ای وای بر من صورته خوشگلت اون پوسته لطیفت پر از جوش شده توام خیلی گریه میکردی زنگ زدم به علیبه من زنگ بزن گفتم بیا ادرین حالش خوب نیست ببریمش دکتر خلاصه رفتیم پیش دکترت عشقم . گفت که نینیتون به پروتئین گاوی حساسیت داره و همه چیزایی که توش پروتئین گاوی داره از رژیم عذاییش حذف بشه و شیرشم عوض میشه انگار دنیا رو سرم خراب شد اخه تو این همه ماست دوست داری تازه بستنی میخوردی اونم با چه عشقیخوشمزه چه طوری خوراکیایی که دوست داری رو بهت ندم دلبرکمگریه

ولی مجبورم دیگه یه چند تا پمادم داد که بزنمو جوشای صورتت خوب شه

ولی بگم از شیرت که عوض شد و چون خیلیییی بد مزه است اصلا نمی خوردی و من وقتی میدیدمت شیر نمیخوریو  با التماس به من نگاه میکنی دیوونه میشدم و هیچ کاریم از دستم بر نمیومد فقط بعلت میکردمو گریه میکردمناراحت که وقتی 3 روز شیر نخوردی طاقت نیوردم زنگ زدم دکترتو گفت چاره ای نیست همون قبلیو بهش بده

جوشای صورتت داشت کمکم خوب میشد که یکدفعه دیدم دوباره داره شدید میشه این بار دور لبات کف دستاتم حوش زده بود

 ای خدا چی کار کنم من که به این بچه دیگه جیزای حساسیتی ندادم چرا باز اینحوری شد خدایا همه دردای دنیارو بده به من ولی به بزرگیت قسم نزار بچم درد بکشه همش میگفتم کاش میمیردم و درد بچم و نمیدیدمبازنده

دوباره رفتیم دکتر که این بار گفت این بچه الرژیه شدید داره و به گندمم حساسیت داره گندمم حذف میکنی این بار دیگه واقعا داغون شدم پس این بچه چی بحوره خدایااااااااااااا

چاره ای نیست مامان جون باید رژِیمتو رعایت کنم تا زود خوب شینگران

ولی نمیدونم چرا وقتی اومدیم خونه با اینکه دکتر بهم اطمینان داد که تا1 سالگی خوب میشی غم عالم اومد سراغم و از ته دل گریه کردمگریه

اول دلم برای بابای مهربونم تنگ شد که 6 ساله از پیشه ما پر کشیده و رفته کاش بود همیشه تو لحظه های سخته زندگی خیلی بهم دلگرمی میداد

دلم برای علی همسر خوبم سوخت که تواین چند روز چه قدر بهش غر زدوم و باهاش بد حرف زدم ولی عینه همیشه با صبرش بهم کمک کرد و دلداریم داد من غر میزدم و اون سکوت میکرد بعد با چشایی که اشک توش جمع شده بود میومد بغلم میکردو  میگفت چیزی نیست که خوب میشه اینقدر خودتو داغون نکن .............خیلی دوست دارم علی جونمخجالتماچ

یاد دلدردات افتادم که 4 ماهه تموم از شب تا صبح گریه میکردیو تا صبح بغلت میکردمو رات میبردم چه قدر عذاب کشیدی مامان جون و من بازم نمیتونستم کاری کنم و فقط پا به پای گریه هات گریه میکردم

یاد روزای اولی افتادم که شیرم کافی نبود تا سیرت کنه و من چه فدر خودمو سرزنش میکردم و این شیر خشکام دلدرداتو بیشتر میکرد و من از صبح تا شب با چه عشق و علاقه ای قطره قطره از شیر خودمو میدوشیدم تا بشه 60 سیسی که حداقل یه وعده از شیر خودمو بخوریناراحت و همیشه حسرته اینکه بهت شیر بدم اونم تو بغلمم و تو در حالی که داری شیر میخوری و من گرمای وجدتو حس میکنم خوابت ببره به دلم موند

و چه زود همون دوشیدن شیر که تنها دلخوشیم بود تو اون موقع ها تموم شد

یاد روزای اول که چه قدر تنها بودم با اون دردای بخیه و گرفتگی کمر که بعد 10 روز اومد سراغم باید به پسرکه خوشگلم میرسیدم و اگه علی نبود شاید زیر بار این همه فشار داغون میشدمافسوس

ولی بازم میگم خدایااااااااااا شکرت من همه این چیزارو تحمل میکنم فقط مواظب پسرم باش من به غیر از تو علی هیچکسو ندارم پس خودت هوامونو داشته باش

دعا میکنم پسر کوچولوم زود حساسیتش خوب شه بتونه خوراکیهایی که دوست داره بخوره خارشایه صو.رتشو دستاش خوب شه که بتونه بخوابه

بازم خدایا شکرت بابت پسر خوشگلم بابت همسر مهربونم بابت همه چیزایی که بهم دادی

بابت این خانواده کوچولویی که دارم و با دنیا که هیچ با تمام اقیانوس های جهان و حتی آسمون آبیت عوضش نمیکنم خدایا شکررررررررررررررتقلب

 

 

اینجا روزی بود که داشتی ماست میخوردی اونم با چه علاقه ای ولی اشکالی نداره مامان جون زودی خوب شو با هم یه عالمه خوراکیای خوشمزه میخوریمخوشمزه

از جوشای صورتتم عکس نگرفتم چون دیدینش عذابم میداد

همه وجودم دوست دارم عشقم ماچماچماچماچ

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)